هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از دل خونین، اشک‌های بی‌پایان، و درد فراق یاد می‌کند و با تصاویر شاعرانه مانند دریاهای خون و گوهرهای پنهان، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به مستی و تیر عشق دارد و در نهایت، از یاد یار و لب‌های گلگونش می‌نالد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و تصاویر شاعرانه پیچیده است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و اندوه نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۳۱۶

خواهم دل خون گشته را از دست تو در خون کشم
یعنی به دیده آرمش وز دیده در جیحون کشم

چشمم که زیر هر مژه دارد دو صد دریای خون
زان رو به نوک هر مژه صد گوهر مکنون کشم

چشم خوشت مستانه زد تیری به دل دی از نظر
بادا به جانم تا ابد، از دل اگر بیرون کشم

گفتی که چشم از لعل من بردار و بر رویم فگن
چشمم به خون پرورده است، در دامنش از خون کشم

خواهد که روی زرد را، خسرو، بسازد یار سرخ
گریان به یاد آن لبان جام می گلگون کشم
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.