هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق عمیق و درد فراق سخن میگوید. او از ناتوانی در فراموشی معشوق، رنجهای عشق، و آرزوی وصال میگوید و از تصاویر شاعرانه مانند خون جاری از چشم و خاک راه معشوق استفاده میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۳۳۷
نی مجال آن که او را از دل خود برکشم
نی دل خالی که در دل دلبری دیگر کشم
دیده را گر حق آن نبود که دید او روی تو
من ز خونهایی کزو خوردم ز چشمش برکشم
گر نترسم زان که در خونابه ماند یار من
برکشم دیده به جای دیده او را در کشم
در رهی، کو رفت، این سر تا نگردد خاک ره
هم به خاک راه او زان خاک راهش برکشم
بر خودش خوانم، فضولی بین که می خواهم، به جهد
چشمه خورشید را در جنب نیلوفر کشم
عاقبت روشن شود همسایگان را سوز من
گر چه آه آتشین از خلق پنهان در کشم
چو بر آن سون تواند داشت، خسرو، سالها
گر توانم یک سخن زان لعل جان پرور کشم
نی دل خالی که در دل دلبری دیگر کشم
دیده را گر حق آن نبود که دید او روی تو
من ز خونهایی کزو خوردم ز چشمش برکشم
گر نترسم زان که در خونابه ماند یار من
برکشم دیده به جای دیده او را در کشم
در رهی، کو رفت، این سر تا نگردد خاک ره
هم به خاک راه او زان خاک راهش برکشم
بر خودش خوانم، فضولی بین که می خواهم، به جهد
چشمه خورشید را در جنب نیلوفر کشم
عاقبت روشن شود همسایگان را سوز من
گر چه آه آتشین از خلق پنهان در کشم
چو بر آن سون تواند داشت، خسرو، سالها
گر توانم یک سخن زان لعل جان پرور کشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.