هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان احساسات خود درباره عشق و دوست داشتن می‌پردازد. او از روزهای خوشی که با معشوقش گذرانده یاد می‌کند و از درد فراق و اندوه ناشی از آن می‌نالد. شاعر با تصاویر زیبا و احساسی، مانند 'تن چو گل صد پاره شد' و 'از تار موی خوبان یادگاری داشتم'، عمق غم و عشق خود را نشان می‌دهد. در نهایت، او از بی‌صبری و ناتوانی در تحمل فراق می‌گوید و از عشق می‌پرسد که چگونه می‌تواند بپذیرد که دیگر آن روزهای خوش را ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۱۳۳۹

خرم آن روزی که من با دوست کاری داشتم
با وصال او به شادی روزگاری داشتم

داشتم، باری از این اندیشه کاید جان برون
بر زبان راندن نمی آرم که یاری داشتم

تن چو گل صد پاره شد، از بس که غلتیدم به خاک
از فسون آن که خرم نوبهاری داشتم

خوش نیاید کایم از خانه برون کاین خانه را
دوست می دارم که در وی دوستداری داشتم

نیست رنجی گر تن از غم مو شد و رنج است و بس
کان ز تار موی خوبان یادگاری داشتم

چند گویی «صبر کن تا روز شادی در رسد»
طاقتم شد، صبر کردم تا قراری داشتم

عشق گوید، خسروا، وقتی دل خوش داشتی
این زمان چون نیست، چون گویم که «آری داشتم »
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.