هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از شوق شنیدن سخنان معشوق و درد فراق میگوید. شاعر از عشق و مستی معشوق میسراید و از رنج دوری و سوختن در آتش عشق شکوه میکند. در پایان، با اشاره به خسرو و وصال، امید به دیدار معشوق را بیان میدارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۳۵۳
ای خوش آن دم که سخنهای تو در گوش کنم
چاشنی کرده از آن لب به سخن گوش کنم
مست آیی تو و پس گویی «از هوش مرو»
باش باری بزیم وانگه سخن گوش کنم
می خلی روز و شب اندر دل آزرده من
به چه مشغول شوم کز تو فراموش کنم؟
وه که از دود جگر این تن چون کاه بسوخت
تا کی این آتش افروخته خس پوش کنم!
ای خردمند، در این گوشه سخنهای کسی ست
کی توانم که سخنهای تو در گوش کنم؟
کیست خسرو که عنان گیر تو گردد به وصال؟
لیکن ار حکم کنی غاشیه بر دوش کنم
چاشنی کرده از آن لب به سخن گوش کنم
مست آیی تو و پس گویی «از هوش مرو»
باش باری بزیم وانگه سخن گوش کنم
می خلی روز و شب اندر دل آزرده من
به چه مشغول شوم کز تو فراموش کنم؟
وه که از دود جگر این تن چون کاه بسوخت
تا کی این آتش افروخته خس پوش کنم!
ای خردمند، در این گوشه سخنهای کسی ست
کی توانم که سخنهای تو در گوش کنم؟
کیست خسرو که عنان گیر تو گردد به وصال؟
لیکن ار حکم کنی غاشیه بر دوش کنم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.