هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق و درد عشق یکسویه است. شاعر از بیقراری و امیدواریهای بیپاسخ در عشق میگوید و با اشاره به مفاهیمی مانند فداکاری (مانند فرهاد)، بازیهای عشقی و التماس برای توجه معشوق، احساسات خود را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند عشق یکطرفه و درد عشقی ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۳۶۰
بی تو امید ندارم که زمانی بزیم
سهل آنست که تا چند به جانی بزیم
رخصت زیستنم نیست ز چشم تو، ولی
گر دهد غمزه شوخ تو امانی، بزیم
چو دهان تو یقین نیست، رها کن بازی
چند گاهی که توانم به گمانی بزیم
دست ده بر دهن خویش به بوسی تو مرا
مگر از لطف تو دستی به دهانی بزیم
خسروم، لیک چو فرهاد شدم کشته عشق
گر بگویی که چگونه ست فلانی بزیم
سهل آنست که تا چند به جانی بزیم
رخصت زیستنم نیست ز چشم تو، ولی
گر دهد غمزه شوخ تو امانی، بزیم
چو دهان تو یقین نیست، رها کن بازی
چند گاهی که توانم به گمانی بزیم
دست ده بر دهن خویش به بوسی تو مرا
مگر از لطف تو دستی به دهانی بزیم
خسروم، لیک چو فرهاد شدم کشته عشق
گر بگویی که چگونه ست فلانی بزیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.