هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و درد ناشی از دوری معشوق سخن میگوید. او با بیان احساسات خود، از غمزههای معشوق، مجروح شدن دلش، و ناتوانی در بوسیدن پای معشوق میگوید. همچنین، از جان دادن به دلیل دوری معشوق و عشق به زیباییهای او مانند سیم و زنخدان یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند «پشت دست خود به دندان میکنم» ممکن است حاوی احساسات شدید باشد که برای مخاطبان بالغ مناسبتر است.
شمارهٔ ۱۳۷۸
میزنی تو غمزه، من جان می کنم
وز دل مجروح پیکان می کنم
چون نمی یارم که بوسم پای تو
پشت دست خود به دندان می کنم
می رود جان رخصت نظاره ده
ما که خوش این می کنم آن می کنم
عاشق سیمم که چون کاوش زنم
گوی آن چاه زنخدان می کنم
پرسیم «کاندر چه کاری، خسروا!»
اینک از دوری تو جان می کنم
وز دل مجروح پیکان می کنم
چون نمی یارم که بوسم پای تو
پشت دست خود به دندان می کنم
می رود جان رخصت نظاره ده
ما که خوش این می کنم آن می کنم
عاشق سیمم که چون کاوش زنم
گوی آن چاه زنخدان می کنم
پرسیم «کاندر چه کاری، خسروا!»
اینک از دوری تو جان می کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.