هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق یا معبود است. شاعر از عشق و نیاز خود میگوید، از خاکساری و فداکاری در راه معشوق سخن میراند و آرزو میکند که بتواند به او نزدیک شود. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند تسلیم، اطاعت و ایمان دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۱۳۹۱
جانا، بر آستانت روزی که جا بگیرم
خاک درت به دیده چون توتیا بگیرم
پیش تو روی چون زر مالم به خاک، جانا
وندر دل چو سنگت زین روی جا بگیرم
خورشید اگر بخواند پیشت برات خوبی
در روزنامه او صد جا خطا بگیرم
باریکی میانت تا غایتی ست کز وی
تیغم به دست ناید، از هر کجا بگیرم
باریکی میانت تا غایتی ست کز وی
تیغم به دست ناید، از هر کجا بگیرم
حالم ترا که گوید، پیشت مرا که آرد؟
دست که را ببوسم، پای که را بگیرم؟
ای کاش پر برآید بر بازوی نیازم
تا بر پرم به سویت، راه هوا بگیرم
گه دست کین برآری، گه پا به خون فشاری
پیش آیدم به زاری، گر دست و پا بگیرم
شد بنده تو خسرو، گر باورش نداری
او را که تو بگویی بر خود گوا بگیرم
خاک درت به دیده چون توتیا بگیرم
پیش تو روی چون زر مالم به خاک، جانا
وندر دل چو سنگت زین روی جا بگیرم
خورشید اگر بخواند پیشت برات خوبی
در روزنامه او صد جا خطا بگیرم
باریکی میانت تا غایتی ست کز وی
تیغم به دست ناید، از هر کجا بگیرم
باریکی میانت تا غایتی ست کز وی
تیغم به دست ناید، از هر کجا بگیرم
حالم ترا که گوید، پیشت مرا که آرد؟
دست که را ببوسم، پای که را بگیرم؟
ای کاش پر برآید بر بازوی نیازم
تا بر پرم به سویت، راه هوا بگیرم
گه دست کین برآری، گه پا به خون فشاری
پیش آیدم به زاری، گر دست و پا بگیرم
شد بنده تو خسرو، گر باورش نداری
او را که تو بگویی بر خود گوا بگیرم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.