۲۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۹۱

جانا، بر آستانت روزی که جا بگیرم
خاک درت به دیده چون توتیا بگیرم

پیش تو روی چون زر مالم به خاک، جانا
وندر دل چو سنگت زین روی جا بگیرم

خورشید اگر بخواند پیشت برات خوبی
در روزنامه او صد جا خطا بگیرم

باریکی میانت تا غایتی ست کز وی
تیغم به دست ناید، از هر کجا بگیرم

باریکی میانت تا غایتی ست کز وی
تیغم به دست ناید، از هر کجا بگیرم

حالم ترا که گوید، پیشت مرا که آرد؟
دست که را ببوسم، پای که را بگیرم؟

ای کاش پر برآید بر بازوی نیازم
تا بر پرم به سویت، راه هوا بگیرم

گه دست کین برآری، گه پا به خون فشاری
پیش آیدم به زاری، گر دست و پا بگیرم

شد بنده تو خسرو، گر باورش نداری
او را که تو بگویی بر خود گوا بگیرم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.