۲۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۰۴

از طره تو جز ره سودا نیافتم
وز غمزه تو جز در غوغا نیافتم

در زلف تو شدم که بجویم نشان دل
خود را ز دست دادم و دل را نیافتم

تا دردی غم تو به کام دلم رسید
در دیده جز سرشک مصفا نیافتم

گویند «یافت هر کسی از دوستان وفا»
باری من ستمکش رسوا نیافتم

بوسی به حیله ها ز لبت یافتم شبی
بیش آنچنان مراد مهیا نیافتم

بر کام من هر آنچه ز جام لبت رسید
از جام خضر و کام مسیحا نیافتم

سلطانی از نسیم وصال تو بهره مند
من جز سموم هجر در اعضا نیافتم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.