هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق معشوق می‌نالد و درد دوری و اشتیاق دیدار را بیان می‌کند. او از رنج‌های عشق و غم‌های ناشی از آن سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که ای کاش معشوق به او توجه بیشتری می‌کرد. شاعر از تشبیهات زیبایی مانند نخل فتنه‌بار و پیکان آب‌داده استفاده کرده است تا احساسات خود را به تصویر بکشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۴۰۹

هر شب فتاده بر در تو خاک در خورم
یک شب مگر ز بام تو سنگی دگر خورم

جایی که تو کمان کشی، ای نخل فتنه بار
پیکان آب داده چو خرمای تر خوردم

روزی که بینمت ز پی دیدن دگر
شب تا به روز حسرت روز دگر خورم

گر تو خوشی که برگ مرادی نباشدم
از شاخ عمر خویش مبادا که برخورم

مستم کند ز شوق بسان شراب تلخ
خونابه غمت که چو شیر و شکر خورم

سیری هنوز نیست لب خون گرفته را
چندی که من همی ز فراقت جگر خورم

کمتر کرشمه کن که کشنده ست این شراب
بیچاره خسرو، ار قدری بیشتر خورم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.