هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجها و جفاهایی که از معشوق خود میکشد سخن میگوید. او احساس میکند که علیرغم تحمل دردهای بسیار، همچنان به عشق و وفاداری خود ادامه میدهد. اشعار پر از تصاویر دردناک مانند خاک شدن، مورچه بودن، و کشیدن بارهای سنگین است. شاعر همچنین به تأثیر رنجهای خود بر اطرافیان مانند همسایه اشاره میکند و در نهایت از خرابی حال خود در اثر این عشق نافرجام میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و رنجهای عاطفی است که درک آنها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر بهکاررفته (مانند خاک شدن، مورچه بودن، و کشیدن بارهای سنگین) ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال سنگین و نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۴۱۳
فریاد از این جفا که من از یار می کشم
اندک همی شمارم و بسیار می کشم
خاکم که کوب می خورم و پست می شوم
مورم که رنج می برم و بار می کشم
گر از جفای او دلم افگار می شود
بازش هم اندرین دل افگار می کشم
همسایه می بسوزد و فریاد می کند
زان ناله ها که من پس دیوار می کشم
بر یار هم جفا بود، ار گویمش به روی
جوری که من ز یار جفا کار می کشم
در ذکر او چه منع ز فریاد، آخرش
پیکانست کز جگر، نه ز پا، خار می کشم
روشن چو روز گشت در آفاق سوز من
این شعله کز جگر به شب تار می کشم
خسرو خراب گشته و جان هم شده خراب
کز دیده باده های چو گلنار می کشم
اندک همی شمارم و بسیار می کشم
خاکم که کوب می خورم و پست می شوم
مورم که رنج می برم و بار می کشم
گر از جفای او دلم افگار می شود
بازش هم اندرین دل افگار می کشم
همسایه می بسوزد و فریاد می کند
زان ناله ها که من پس دیوار می کشم
بر یار هم جفا بود، ار گویمش به روی
جوری که من ز یار جفا کار می کشم
در ذکر او چه منع ز فریاد، آخرش
پیکانست کز جگر، نه ز پا، خار می کشم
روشن چو روز گشت در آفاق سوز من
این شعله کز جگر به شب تار می کشم
خسرو خراب گشته و جان هم شده خراب
کز دیده باده های چو گلنار می کشم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.