هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او از نالهها و اشکهایش برای دیدن معشوق میگوید و بیان میکند که صبرش در برابر این عشق سخت به پایان رسیده است. شاعر از رسوایی در میان مردم و سوختن یارانش به دلیل عشقش مینالد و در نهایت، حتی آمادهی کشته شدن به دست معشوق است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهی عمیق و رنجهای عاطفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رسوایی و کشته شدن نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۱۴۱۴
چون ناله بهر دیدنت از ناز برکشم
خواهم که این دو دیده غماز برکشم
بانگ بلند خیزد از آتش، چو شد بلند
نالیدنم همانست، چو آواز برکشم
صبری نباشد، ار چه که هر دم ز خون دل
در خانه نقش آن بت ظنار بر کشم
بر یاد قامتت چو بگریم، عجب مدار
کز گل هزار سرو سرافراز برکشم
او در دل است و صبر بکردم، هزار بار
گر خویش را فرو برم و باز برکشم
رسوا شدم، ز خلق گرم دسترس بود
یک یک زبان سفله و غماز برکشم
دست عزیز گر بگشاید به کشتنم
خود تیغ آن سوار سرانداز برکشم
یاران بسوختند ز من، خسرو، آه گرم
تا چند پیش همدم و همراز برکشم!
خواهم که این دو دیده غماز برکشم
بانگ بلند خیزد از آتش، چو شد بلند
نالیدنم همانست، چو آواز برکشم
صبری نباشد، ار چه که هر دم ز خون دل
در خانه نقش آن بت ظنار بر کشم
بر یاد قامتت چو بگریم، عجب مدار
کز گل هزار سرو سرافراز برکشم
او در دل است و صبر بکردم، هزار بار
گر خویش را فرو برم و باز برکشم
رسوا شدم، ز خلق گرم دسترس بود
یک یک زبان سفله و غماز برکشم
دست عزیز گر بگشاید به کشتنم
خود تیغ آن سوار سرانداز برکشم
یاران بسوختند ز من، خسرو، آه گرم
تا چند پیش همدم و همراز برکشم!
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.