هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از پشیمانی و ندامت خود سخن می‌گوید که چگونه عمر خود را به بطالت گذرانده و به سوی خدا روی نکرده است. او از گناهان و فسق خود ابراز پشیمانی می‌کند و اعتراف می‌کند که هرگز در مسیر صداقت و راستی گام ننهاده است. شاعر همچنین از این که در جمع مردان صالح قرار نگرفته و از راه شیردلی و شجاعت دور مانده، اظهار تأسف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای سنین پایین قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند پشیمانی، گناه و توبه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۴۲۴

برفت عمر و به سوی خدای روی نکردم
بشد غنیمت و اوقات جستجوی نکردم

ز لوث فسق دل من چگونه دست بشوید؟
به غسل جای ندامت چو دیده چوی نکردم

سیاه رویی خود را به آب دیده نشستم
به صف مردان خود را سفید روی نکردم

طریق شیردلی های شبروان چه شناسم
که صحبتی دو سه شب باسگان کوی نکردم؟

کجا به حضرت سلطان قبول حال بیاید
سری که در خم چوگان عشق گوی نکردم

دماغ کرد چنینم که طیب خلق ندانم
زکام داشت بر آنم که مشک بوی نکردم

به ترک خوی بدم می دهند پند، ولیکن
کنون چگونه کنم، کز نخست خوی نکردم؟

تمام عمر برانداختم به کذب که هرگز
به صدق پیش خدا قامت دو توی نکردم

وبال من همه شعر آمد و دریغ که خسرو
نگفت «خاموش » و من ترک گفتگوی نکردم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.