هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و غم‌هایش می‌گوید، از تنهایی و گفت‌وگو با دیوار خانه تا آرزوی بیان دردها به معشوق. او از ناامیدی و دروغ‌هایش برای تسکین دلش سخن می‌گوید و در نهایت، به ناتوانی در بیان کامل احساساتش اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و دروغ برای تسکین خود نیاز به بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۱۴۵۳

همه شب از تو به دیوار خانه غم گویم
فسانه گویم و با چشم پر زنم گویم

چو غنچه گشت دلم خون و قصه تو ز رشک
دلم نخواست که با باد صبحدم گویم

تو خود یقینست که خوش گردی از غمم، لیکن
کجاست دولت آنم که با تو غم گویم؟

خوش آن شبی که تو در خواب ناز باشی و من
نیاز خویش بدان زلف خم به خم گویم

سکون دل را گویم «فلان از آن من است »
چنان اگر چه نباشد، دروغ هم گویم

تو آن که می دهیم پند، بگذر از سر من
همان بس است که من درد خویش کم گویم

حدث جان دژم پرسدم همه کس و من
همه حکایت آن نرگس دژم گویم

مخوان به قبله ام، ای پارسا، روا داری
که تو هوالله گویی و من صنم گویم

مرنج از شغب بی تکلف خسرو
سرود نیست که او را به زیر و بم گویم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.