هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر به عشق و دلبستگی شدید خود به معشوق اشاره میکند. او از جذابیتهای معشوق مانند قامت بلند، دهان و لبهایش سخن میگوید و بیان میکند که اسیر عشق او شده است. شاعر همچنین از جفاهای معشوق گلایه میکند اما همچنان عشق خود را حفظ کرده است.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و ارتباط است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات شاعرانه ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۴۶۳
ما در این شهر پای بند توایم
عاشق قامت بلند توایم
مرده آن دهان چون پسته
کشته آن لب چو قند توایم
می دوانی و می کشی ما را
چون بدیدی که در کمند توایم
ای جفا بر دلم پسندیده
دوستی بود، ار سپند توایم
گو رفیقان، سفر کنید که ما
نتوانیم، پای بند توایم
گذری می کن، ار طبیب منی
آتش می نه، ار سپند توایم
باز پرسی تو حال خسرو را
تا چه غایت نیازمند توایم
عاشق قامت بلند توایم
مرده آن دهان چون پسته
کشته آن لب چو قند توایم
می دوانی و می کشی ما را
چون بدیدی که در کمند توایم
ای جفا بر دلم پسندیده
دوستی بود، ار سپند توایم
گو رفیقان، سفر کنید که ما
نتوانیم، پای بند توایم
گذری می کن، ار طبیب منی
آتش می نه، ار سپند توایم
باز پرسی تو حال خسرو را
تا چه غایت نیازمند توایم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.