هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق سخن می‌گوید. او دل به معشوق سپرده، رنج هجران را تحمل کرده و در نهایت با پذیرش غم عشق، از دنیا رفته است. شعر بیانگر درد عشق، فداکاری و تسلیم در برابر تقدیر است.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و وجود غم و فراق در شعر، برای درک و ارتباط بهتر، به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این احساسات ارتباط برقرار کنند.

شمارهٔ ۱۴۷۵

دل به زلفت سپردم و رفتم
در به زنجیر کردم و رفتم

در شب وصل ماندنم بیمار
روز هجران شمردم و رفتم

پیچشی داشتم ز هر مویش
همه از دل ببردم و رفتم

چون غمت جمله قسمت من شد
غم تو جمله خوردم و رفتم

چند گویی که «رو، بمیر از غم »
تو همان دان که مردم و رفتم

گر ترا بود زحمتی از من
زحمت خویش بردم و رفتم

جان خسرو که کس قبول نکرد
هم به خدمت سپردم و رفتم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.