هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تجربهی بیداری در سحرگاه و نوشیدن شراب میگوید. او از احساسات شورانگیز و دیوانهوار خود سخن میگوید، از دیدن معشوق و تأثیر آن بر روح و روانش. همچنین، از نگاه دیگران به حال و روزش و از عشق و وابستگی به معشوق مینویسد. در پایان، از آزمونهای عشقی که پشت سر گذاشته، یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عرفانی و عشقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب دارد که موضوعی حساس برای گروههای سنی پایینتر محسوب میشود.
شمارهٔ ۱۴۷۹
سحرگه که بیدار گردیده بودم
صبوحی دو سه باده نوشیده بودم
شدم بامدادان بدانسان که دل را
کنم خوش که محمود ژولیده بودم
بتم ناگه آمد به پیش و ز دستم
فرو ریخت هر گل که برچیده بودم
بدیدم رخش را و دیوانه گشتم
من این روز را پیش از این دیده بودم
بخندید بر حال من خلق عالم
که داند که من بر که خندیده بودم
مرنج ار در آویختم با تو، جانا
که دیوانه و مست و شوریده بودم
نگارا، چه خوش آشناها که کردی
هر آبی که از دیده باریده بودم
مرا فتنه بودی، وزان چشم بودی
ترا بنده بودم، وزین دیده بودم
ز غمهای خسرو شدم آزموده
که من عشق بازیت ورزیده بودم
صبوحی دو سه باده نوشیده بودم
شدم بامدادان بدانسان که دل را
کنم خوش که محمود ژولیده بودم
بتم ناگه آمد به پیش و ز دستم
فرو ریخت هر گل که برچیده بودم
بدیدم رخش را و دیوانه گشتم
من این روز را پیش از این دیده بودم
بخندید بر حال من خلق عالم
که داند که من بر که خندیده بودم
مرنج ار در آویختم با تو، جانا
که دیوانه و مست و شوریده بودم
نگارا، چه خوش آشناها که کردی
هر آبی که از دیده باریده بودم
مرا فتنه بودی، وزان چشم بودی
ترا بنده بودم، وزین دیده بودم
ز غمهای خسرو شدم آزموده
که من عشق بازیت ورزیده بودم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.