هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از مضامینی مانند عشق، رنج، مستی، و جدایی سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند بوی شراب، خون، و خواب، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند فداکاری، رنج عشق، و ابهام در احساسات وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه مانند خون و رنج ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۵۰۴

از آن لب می وزد بویی و بوی خون ناب است این
بیا تا تر کنم لب را، اگر بوی شراب است این

ز مستی چشم نگشایی و تیرت بی خطا بر جان
جهانی کشته شد، آخر چه می گویی «صواب است این »؟

نخفتم از غمت شبها و امروزت که می بینم
ز تن جان می رود بیرون، نمی دانم چه خواب است این؟

فرامش شد مرا خورشید از شبهای بی پایان
ترا می بینم و اندر گمانم کآفتاب است این

مزن طعنه که عاشق نیستی چون خون نمی گویی
که خون بوده ست آخر پیش از این کامروز آب است این

ز سوزم خواب شب بویی در آمد، مست من گفتا
«در این خانه جگر می سوزد و بوی کباب است این »

غمت مهمان جاوید است و جانم میزبانش شد
تو باش، ای میهمان کز بهر رفتن در شتاب است این

سؤالی کردمش کآزاد خواهد شد دلم وقتی
گره زد در سر ابروی کج، گفتا «جواب است این »

شبی زلفش گرفتم، گفت «هم زینت در آویزم »
بده، ای دزد جان، شکرانه مشکین طناب است این

رقیبا، تیغ میرانی و در جان می کنی رخنه
تو این را زخم می گویی و ما را فتح باب است این

تو، ای ساقی، که هر دم می دهی خونابه ای ما را
به خسرومی چه می بدهی که خودمست وخراب است این
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.