هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد عشق، رنجهای ناشی از آن و بیپناهی در برابر معشوق سخن میگوید. او از سوختن در راه عشق، ناتوانی در جبران وام عشق، و پناه بردن به صبر و تحمل اشاره میکند. همچنین، شاعر به مقایسههایی مانند یوسف و یزید و سوختن در آتش غم میپردازد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی احساسی دارد. همچنین، برخی اشارات تاریخی و تمثیلهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۵۸۸
کم زان که جان به کوی تو دانیم سوختن
گر جمله وام را نتوانیم توختن
گر تو نظاره آیی و یا پرسش کنی
ما را کدام چاره به از جامه دوختن؟
در پرده پوشی ام چه کنی کوشش، ای رقیب
جهل است چاک دامن دیوانه دوختن
جانا، مده اگر دو جهانت دهند، از آنک
یوسف به من یزید نشاید فروختن
شبهای من سیاه تر است، ار چه نیم شب
از آه من چراغ توان برفروختن
دعوی عشق کرده خسرو بیایدت
چون هندوان در آتش غم زنده سوختن
گر جمله وام را نتوانیم توختن
گر تو نظاره آیی و یا پرسش کنی
ما را کدام چاره به از جامه دوختن؟
در پرده پوشی ام چه کنی کوشش، ای رقیب
جهل است چاک دامن دیوانه دوختن
جانا، مده اگر دو جهانت دهند، از آنک
یوسف به من یزید نشاید فروختن
شبهای من سیاه تر است، ار چه نیم شب
از آه من چراغ توان برفروختن
دعوی عشق کرده خسرو بیایدت
چون هندوان در آتش غم زنده سوختن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.