هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر درد و رنج عاشقی است که به شدت دلبسته معشوق خود شده و حاضر به هرگونه فداکاری برای اوست. او از بیوفایی معشوق شکایت دارد اما همچنان عاشقانه به او وفادار است و حتی حاضر است زیر پای معشوق خاک شود.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۶۵۰
ای جان من آویزان از بند قبای تو
بیچاره دلم خون شد در عهد وفای تو
افتاده نخواهم بود، الا به درت زین پس
گر خاک شوم باری زیر کف پای تو
گفتی که بدین زاری از بهر که می میری
والله که برای تو، بالله که برای تو
یارب، نفسی باشد کز عشق امان یابم
و آسوده بخسپم شب ایمن ز بلای تو
جان تیغ ترا دادم از شرم رخت مردم
زیرا به از این باید تعظیم جفای تو
یار دگرم گویی، وز آه نمی ترسی
یعنی که کسی دیگر، آنگاه بجای تو؟
هر چند که شد خسرو سلطان سخنگویان
از بهر یکی بوسه هم هست گدای تو
بیچاره دلم خون شد در عهد وفای تو
افتاده نخواهم بود، الا به درت زین پس
گر خاک شوم باری زیر کف پای تو
گفتی که بدین زاری از بهر که می میری
والله که برای تو، بالله که برای تو
یارب، نفسی باشد کز عشق امان یابم
و آسوده بخسپم شب ایمن ز بلای تو
جان تیغ ترا دادم از شرم رخت مردم
زیرا به از این باید تعظیم جفای تو
یار دگرم گویی، وز آه نمی ترسی
یعنی که کسی دیگر، آنگاه بجای تو؟
هر چند که شد خسرو سلطان سخنگویان
از بهر یکی بوسه هم هست گدای تو
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.