هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق نافرجام، درد فراق و اشتیاق دیدار معشوق سخن می‌گوید و از باد می‌خواهد که با آوردن بوی معشوق، قلبش را مضطرب نکند. همچنین، شاعر به بی‌وفایی معشوق اشاره کرده و از جست‌و‌جوی بی‌ثمر او گلایه می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'شمشیر در دستم نهید' و 'خون می‌رود' ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۶۶۰

خیزد چو از خواب آن پسر تا کس نشوید روی او
کاندر خمارم خوش کشد آن نرگس جادوی او

زینگونه کز این دیده ام خون می رود پی در پی اش
مشکل که آب خوش خورد هرگز کسی از جوی او

شمشیر در دستم نهید امشب به کویش می روم
تا خویش را بسمل کنم آنجا که بینم روی او

ای باد، کز وی آمدی قلبی مکن کز گلشنم
این نیست بوی باغ و گل، من می شناسم بوی او

کس را از آن خود نشد آن بیوفای سنگدل
بیهوده سودا می پزی، خسرو، به جست و جوی او
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.