۲۳۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۶۹

از من، ای ساده پسر، دور مشو
برشکسته مگذر دور مشو

گر چه سر تا به قدم از نمکی
هم از این خسته جگر دور مشو

مردنم از غم تو نزدیک است
یک زمانیم ز سر دور مشو

مرو از پیش من و بهر خدا
مطلق از پیش نظر دور مشو

تری دیده پر خون دیدی
وه کزین دیده تر دور مشو

لب به خسرو ده و آنگاه به لاغ
با مگس گو، ز شکر دور مشو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.