هوش مصنوعی:
شاعر از معشوق خود میخواهد که از او دور نشود، حتی اگر از رنجهای عشق خسته شده باشد. او تأکید میکند که دوری معشوق او را به مرگ نزدیک میکند و از معشوق میخواهد که حتی برای لحظهای هم از او دور نشود. شاعر با بیان درد و رنج خود، از معشوق میخواهد که به او توجه کند و از او دوری نجوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۶۶۹
از من، ای ساده پسر، دور مشو
برشکسته مگذر دور مشو
گر چه سر تا به قدم از نمکی
هم از این خسته جگر دور مشو
مردنم از غم تو نزدیک است
یک زمانیم ز سر دور مشو
مرو از پیش من و بهر خدا
مطلق از پیش نظر دور مشو
تری دیده پر خون دیدی
وه کزین دیده تر دور مشو
لب به خسرو ده و آنگاه به لاغ
با مگس گو، ز شکر دور مشو
برشکسته مگذر دور مشو
گر چه سر تا به قدم از نمکی
هم از این خسته جگر دور مشو
مردنم از غم تو نزدیک است
یک زمانیم ز سر دور مشو
مرو از پیش من و بهر خدا
مطلق از پیش نظر دور مشو
تری دیده پر خون دیدی
وه کزین دیده تر دور مشو
لب به خسرو ده و آنگاه به لاغ
با مگس گو، ز شکر دور مشو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.