هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از زلف یار، دل‌باختگان، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید و با تصاویری مانند خونخواری، مردم‌کشی، و خاک شهیدان عشق، عمق درد و فداکاری در راه عشق را نشان می‌دهد. در پایان، شاعر به سر خسرو مژده می‌دهد که هر صبح فتنه‌ای در بازار او برپاست.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند خونخواری و مردم‌کشی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۶۷۰

پر زخم است و شکست زلف گرانبار تو
زانکه هزاران دل است بسته هر بار تو

خط که بر آن لب کشید از سر کلک قضا
نقش فنا زد رقم بر لب خونخوار تو

زنده به کویش نماند، وه که چه مردم کش است
همچو طبیبان خام نرگس بیمار تو

فاتحه خوان است خلق سوی سرایش که هست
خاک شهیدان عشق کهگل دیوار تو

هر که زبان می کشید از پی تو سوی من
همچو من بی زبان گشت گرفتار تو

ای سر خسرو ترا مژده که هر بامداد
فتنه به قصابیست بر سر بازار تو
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.