هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از غمزه‌های دلدوز، عشق جهانسوز، و زیبایی‌های معشوق مانند گل عارض و زلف بدآموز سخن می‌گوید. همچنین، از تأثیرات عمیق این عشق بر دل و جان خود می‌نویسد و ترس از افشای احساساتش را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعارات پیچیدهٔ ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۶۷۱

پرده صبرم درید غمزه دلدوز تو
زهره من آب کرد عشق جهانسوز تو

من که سحر هر شبی دم نزنم تا به صبح
ترسم روشن شود مهر دل افروز تو

رنگ گل عارضت روز به روز است نو
خارکشی را چه رنگ از گل نوروز تو

هندوی چشم ترا غارت ترکان چین
نیکویی آموخته است زلف بدآموز تو

تا تو بر اهل صواب تیر زنی بی خطا
هست کمان بلند ابروی کین توز تو

خسرو بیچاره کرد وقف هوای تو دل
گر چه پی جانست گرد غمزه دلدوز تو
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.