۲۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۱۲

ای در دل من مقیم گشته
دل بی تو اسیر بیم گشته

خال تو چو نقطه دو ابروت
یک دایره دو نیم گشته

پشت صدف از لبت شکسته
در در شکمش یتیم گشته

از میم دهان و نون ابروت
چشمم همه نون و میم گشته

خطت به سواد دیده من
بنشسته و مستقیم گشته

نو مرده فتاده بنده در عشق
در مذهب غم قدیم گشته

من بی زر و آستین تنگت
از دست تو پر ز سیم گشته

خسرو به گدایی چنان سیم
پیش در او مقیم گشته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.