هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعارههای زیبا، به توصیف عشق و احساسات شاعر نسبت به معشوق میپردازد. شاعر از زیباییهای طبیعت و معشوق سخن میگوید و از دردها و رنجهای عشق شکایت میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای بهکاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۷۲۶
گر کنی گشت چمن با شوخ و با شنگی دو سه
باغ صد رنگ آورد از بوی و از رنگی دو سه
هر مژه از نرگست گویا زبانی شد که هست
بهر دل بردن درو افسون و نیرنگی دو سه
گر منت جان خوانم و جان دیده و دیده جگر
دوستم آخر مکن دل بد ازین ننگی دو سه
عاشقانت را چو ناید خواب، غم گویند باز
بر درت افتاده هر شب خسته دل تنگی دو سه
خشم هاگیری که نبود آشتی، ور باشدت
با شدت اندر میان آشتی جنگی دو سه
چون به بازی سنگ بر عاشق زدن کار بتانست
ای بت، آخر بر من بی سنگ هم سنگی دو سه
وه که خسرو چون زیدگر همچو تو باشد به شهر
شوخ چشم و خیره و بازنده و شنگی دو سه
باغ صد رنگ آورد از بوی و از رنگی دو سه
هر مژه از نرگست گویا زبانی شد که هست
بهر دل بردن درو افسون و نیرنگی دو سه
گر منت جان خوانم و جان دیده و دیده جگر
دوستم آخر مکن دل بد ازین ننگی دو سه
عاشقانت را چو ناید خواب، غم گویند باز
بر درت افتاده هر شب خسته دل تنگی دو سه
خشم هاگیری که نبود آشتی، ور باشدت
با شدت اندر میان آشتی جنگی دو سه
چون به بازی سنگ بر عاشق زدن کار بتانست
ای بت، آخر بر من بی سنگ هم سنگی دو سه
وه که خسرو چون زیدگر همچو تو باشد به شهر
شوخ چشم و خیره و بازنده و شنگی دو سه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.