هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عرفانی است که به موضوعات عشق، رنج‌های عاشقانه، صبر و تسلیم در برابر معشوق، و مفاهیم عرفانی مانند فنا و بقا می‌پردازد. شاعر از عاشق می‌خواهد که در برابر سختی‌ها صبور باشد، عقل را با عشق صیقل دهد، و از ملامت دیگران نرنجد. همچنین، تأکید بر این است که رنج‌های عاشقانه بخشی از مسیر رسیدن به کمال است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و درد ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۷۳۹

خسروا گر عاشقی جام بلا پیش نه
داغ عقوبت بیار بر جگر رویش نه

تابه تیره ست عقل صیقل او کن ز عشق
تا به چو آیینه گشت دم مزن و پیش نه

نعل در آتش فگن از پی معشوق و گر
عاشق حال خودی بر جگر ریش نه

جان که نماند مقیم در صف عشاق باز
سر که نداری به راه در ره درویش نه

بو که ز چشم بتان سیریت آید گهی
آن همه ناوک بیار بر دل بدکیش نه

چشم ستیزنده را چابک تادیب زن
ظلم رساننده را لشکر فرویش نه

خون که می عارفانست بر لب جان برفشان
غم چو خور عاشقانست از پی دل پیش نه

گر رسد از دوستان زخم ملامت، مرنج
خون تنت فاسد است، رگ به ته نیش نه

طعمه که ناخوش تر است در دهن خویش کن
لقمه که بایسته تر، پیش بد اندیش نه
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.