هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد و رنج شاعر از بی‌وفایی معشوق و جدایی از اوست. شاعر از دل‌سوزی و فداکاری‌های خود برای معشوق می‌گوید، اما در مقابل، معشوق او را از خود دور می‌سازد. شعر همچنین به مفاهیمی مانند عشق، رنج، بی‌وفایی، و دیوانگی عاشقانه اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه، همراه با اشارات به رنج و دیوانگی، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و کنایه‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارند.

شمارهٔ ۱۷۴۷

من بهر تو به دیده و دل خانه ساخته
از من تو خویش را ز چه بیگانه ساخته

شانه چرا به مو رسدت، وه که اره باد
بر فرق آنکه بهر تو این شانه ساخته

ماییم رخنه کرده دل از بهر نیکوان
مسجد خراب کرده و بتخانه ساخته

من چون زیم که مهد تو در خانه و برون
سنگ ملامتم سگ دیوانه ساخته

آتش خور است مرغ دلم، خوش پرنده ایست
کایزد به فضل قوت وی این دانه ساخته

یاران که در فسانه راحت کنند خواب
بیخوابی مرا همه افسانه ساخته

چون ناله شبانه عاشق کشیدنیست
مطرب که صد ترانه مستانه ساخته

مردم چو بیوفاست هه آهوان دشت
آرامگاه خویش به ویرانه ساخته

خسرو به عشوه تو زبون گشت عاقبت
خود را اگر چه عاقل و فرزانه ساخته
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.