هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از روزه و عشق سخن میگوید. او با کنایه و طنز به روزهداری اشاره میکند و از عشق و وصال معشوق به عنوان مفهومی فراتر از روزه معمولی یاد مینماید. شاعر همچنین از تشنگی و عطش عشق میگوید و آن را با روزه مقایسه میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از کنایه و طنز در آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.
شمارهٔ ۱۷۵۲
مدار جان من از بهر جان ما روزه
از آنکه جانی و جان را دهد عنا روزه
لب پر از می و گویی که روزه می دارم
تو خود بگوی که باشد چنین روا روزه
اگر تو روزه برای خدای می داری
مدار بیش برای خدای را روزه
ز دیده ساخته ام شربتی، ولی نخوری
اگر به روزه ترا خوش بود، خوشا روزه
یک ابرویت نگرم، روزه گیرم از پی وصل
به دیدن مه ابرو کنم قضا روزه
ببرد تشنگی خلق را که از لب تو
به آب چشمه حیوان شد آشنا روزه
به نوحه کرد لبالب لبان خسرو را
فقاع از آن لب شیرین گشاد تا روزه
از آنکه جانی و جان را دهد عنا روزه
لب پر از می و گویی که روزه می دارم
تو خود بگوی که باشد چنین روا روزه
اگر تو روزه برای خدای می داری
مدار بیش برای خدای را روزه
ز دیده ساخته ام شربتی، ولی نخوری
اگر به روزه ترا خوش بود، خوشا روزه
یک ابرویت نگرم، روزه گیرم از پی وصل
به دیدن مه ابرو کنم قضا روزه
ببرد تشنگی خلق را که از لب تو
به آب چشمه حیوان شد آشنا روزه
به نوحه کرد لبالب لبان خسرو را
فقاع از آن لب شیرین گشاد تا روزه
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.