هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج شاعر از جدایی و بیوفایی معشوق است. او از شکستن دل، دین، و ارزشها توسط معشوق شکایت میکند و از بیعدالتی و رنجهای عاشقانه مینالد. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا، عمق غم و اندوه خود را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و شکایتهای عاطفی است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۷۹۴
چه بد کردیم کز ما برشکستی؟
ز غم بر جان ما نشتر شکستی
روان شد گریه تا گیرد عنانت
گذشتی و عنان را بر شکستی
مرا در طعنه خصمان فگندی
به سنگ ناکسان گوهر شکستی
تنم خستی و خونم نوش کردی
چرا می خوردی و ساغر شکستی؟
دلم را خرد بشکستی به هجران
قوی بتخانه ای را در شکستی
چه شکل است این که دین را غارتیدی؟
چه نازست این که هم، کافر، شکستی؟
چه بانگ پای اسپ است این که در وجد؟
نوا در حلق خنیاگر شکستی؟
نگویم زلف کان دزد سیه را
نکو کردی که پا و سر شکستی
گره محکم زدی بر جان خسرو
که زلف عنبرین را بر شکستی
ز غم بر جان ما نشتر شکستی
روان شد گریه تا گیرد عنانت
گذشتی و عنان را بر شکستی
مرا در طعنه خصمان فگندی
به سنگ ناکسان گوهر شکستی
تنم خستی و خونم نوش کردی
چرا می خوردی و ساغر شکستی؟
دلم را خرد بشکستی به هجران
قوی بتخانه ای را در شکستی
چه شکل است این که دین را غارتیدی؟
چه نازست این که هم، کافر، شکستی؟
چه بانگ پای اسپ است این که در وجد؟
نوا در حلق خنیاگر شکستی؟
نگویم زلف کان دزد سیه را
نکو کردی که پا و سر شکستی
گره محکم زدی بر جان خسرو
که زلف عنبرین را بر شکستی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.