هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با زبانی نمادین و پر از ایهام، به بیان حالات روحی و عاطفی شاعر می‌پردازد. او از یار گم‌گشته، دل‌تنگی‌ها، مستی و شوریدگی، و جست‌وجوی معنا در زندگی سخن می‌گوید. استفاده از تصاویر شاعرانه مانند یوسف، زندان، شکرستان، و چشمه حیوان، بر عمق و زیبایی شعر افزوده‌است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از نمادها و ایهام‌های ادبی، و نیاز به درک ادبیات کلاسیک فارسی، این شعر را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب می‌سازد. درک کامل آن ممکن است برای کودکان دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۷۹۷

مست آمده ای باز به مهمان که بودی؟
دانم شکری در شکرستان که بودی؟

ای یار جدا مانده، دل تنگ که جستی؟
ای یوسف گم گشته به زندان که بودی؟

دیوانه من بر سر کوی که گذشتی؟
تشویش ده حال پریشان که بودی؟

می دوش کجا خوردی و ساغر به که دادی؟
در ظلمت شب چشمه حیوان که بودی؟

آراسته و مست در آغوش که خفتی؟
این بخت کرا بوده، به فرمان که بودی؟

جعدت که گزیده ست، لبت را که گزیده ست؟
پیش که نشستی شب و مهمان که بودی؟

حلوا همه تاراج شد، ای دل، تو چه کردی؟
شهد که چشیدی، مگس خوان که بودی؟

جان دگری در تن نالان که بودی؟
کان نمکی در دل بریان که بودی؟

نی بوی گلی داری و نی رنگ بهاری
خسرو، تو به نظاره بستان که بودی؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.