هوش مصنوعی:
شاعر در این متن با زبانی عاشقانه و پراحساس، از باد میخواهد که سلام و پیامهایش را به معشوق برساند. او از عشق، فراق و رنجهایش میگوید و از باد میخواهد که پیامهایش را به معشوق برساند و حتی عمر او را طولانی کند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۸۰۰
ای باد، سلام دلم آنجا برسانی
بوسی ز لبم بر کف آن پا برسانی
یکبار رسانیش سلام همه عشاق
صد بار از آن من تنها برسانی
بسیار بگردیش ز ما گرد سر آنگاه
صد سجده فرضش ز سر ما برسانی
این پیرهن چاک به خون غرقه که دارم
پنهان ببری از من و پیدا برسانی
دیرینه پیامی که برون داده ام از دل
پرورده به خونهای دل آنجا برسانی
کردیم به خوناب جگر نقش به چهره
این قصه به آن یوسف دلها برسانی
گر بر سر خسرو گذری، دوست، هماناک
عمر وی از امروز به فردا برسانی
بوسی ز لبم بر کف آن پا برسانی
یکبار رسانیش سلام همه عشاق
صد بار از آن من تنها برسانی
بسیار بگردیش ز ما گرد سر آنگاه
صد سجده فرضش ز سر ما برسانی
این پیرهن چاک به خون غرقه که دارم
پنهان ببری از من و پیدا برسانی
دیرینه پیامی که برون داده ام از دل
پرورده به خونهای دل آنجا برسانی
کردیم به خوناب جگر نقش به چهره
این قصه به آن یوسف دلها برسانی
گر بر سر خسرو گذری، دوست، هماناک
عمر وی از امروز به فردا برسانی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.