هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر درد و رنج عاشق از جفاهای معشوق است. شاعر با زبانی پراحساس از تیرهای جفا، دوری از معشوق، و آرزوی وصال سخن میگوید. در عین حال، ستایشی از قدرت و زیبایی معشوق نیز در متن دیده میشود.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند «تیر جفا» و «سوخته» ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۸۰۱
ای آنکه تو سلطان همه سیمبرانی
دستور بود فتنه به ملک تو که رانی
صد تیر جفا می گذرانی ز جگرها
بازوت قوی باد که خوش می گذرانی
چشمم که دوید از پی دیدار ندیدت
این است سزایش که به تیرش برانی
سبزه که دمد از گل عشاق تو، ای ترک
خنگ تو بود سوخته، هان تا بچرانی
از آب و گلم گرد برآورد هوایت
تا چند به دنبال خودم خاک خورانی؟
ما را تو مکش در هوس آن لب شیرین
این سوی در آیم، گرم آن سوی برانی
گفتی که زبانیم جز از تو همه کس، وای
ما را بمکش گر تو حیات دگرانی
هستی تو اگر شاد به رنجیدن خسرو
من سینه کنم پاره، تو گر جامه درانی
دستور بود فتنه به ملک تو که رانی
صد تیر جفا می گذرانی ز جگرها
بازوت قوی باد که خوش می گذرانی
چشمم که دوید از پی دیدار ندیدت
این است سزایش که به تیرش برانی
سبزه که دمد از گل عشاق تو، ای ترک
خنگ تو بود سوخته، هان تا بچرانی
از آب و گلم گرد برآورد هوایت
تا چند به دنبال خودم خاک خورانی؟
ما را تو مکش در هوس آن لب شیرین
این سوی در آیم، گرم آن سوی برانی
گفتی که زبانیم جز از تو همه کس، وای
ما را بمکش گر تو حیات دگرانی
هستی تو اگر شاد به رنجیدن خسرو
من سینه کنم پاره، تو گر جامه درانی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.