هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از جوانی و شادابی معشوق، زیباییهای او و درد عشق سخن میگوید. همچنین، او از رنجهای عشق و نامهربانیهای معشوق شکایت دارد و در نهایت، عشق خود را بینظیر و فراتر از توصیف میداند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارههای به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۸۱۲
نگارین مرا شد نوجوانی
که نو بادش نشاط و کامرانی
خطش پیرامن لب، گوییا خضر
برآمد گرد آب زندگانی
بمیرم بر سر کویش که باشد
سگان کوی او را میهمانی
نه بر رویت خطت، ای آیت حسن
که هست آن فتوی نامهربانی
من از باغ تو گر برگی نبندم
تو باری بر خور از شاخ جوانی
غمی چون کوه بر جانم نهادی
تو باقی مان که من بردم گرانی
چه یارد گفت در وصف تو خسرو
که هرچ اندر دل آرم، بیش از آنی
که نو بادش نشاط و کامرانی
خطش پیرامن لب، گوییا خضر
برآمد گرد آب زندگانی
بمیرم بر سر کویش که باشد
سگان کوی او را میهمانی
نه بر رویت خطت، ای آیت حسن
که هست آن فتوی نامهربانی
من از باغ تو گر برگی نبندم
تو باری بر خور از شاخ جوانی
غمی چون کوه بر جانم نهادی
تو باقی مان که من بردم گرانی
چه یارد گفت در وصف تو خسرو
که هرچ اندر دل آرم، بیش از آنی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.