هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر به مخاطب خود (پسر) هشدار میدهد که رفتن او باعث ایجاد فتنه و درد در دل و دین میشود. شاعر از عواقب منفی رفتار مخاطبش ابراز نگرانی میکند و از او میخواهد که از این مسیر خطرناک دست بردارد. همچنین، شاعر اشاره میکند که مردم از هدف واقعی رفتن مخاطب بیخبرند و اگر او پادشاه نیست، چرا چنین رفتاری دارد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند «قتل» و «فتنه» ممکن است برای مخاطبان جوان نامناسب باشد. سن 16+ به دلیل بلوغ فکری و توانایی درک مفاهیم پیچیدهتر پیشنهاد میشود.
شمارهٔ ۱۸۲۸
قصد که داری، ای پسر، باز چنین که می روی
کآفت و فتنه نوی در دل و دین که می روی
باز دگر بلای جان آمد و تا گرفت خون
تا به تو افتدش نظر، مست چنین که می روی
غمزه بس است قتل را، تیر و کمان چه می بری؟
غصه همی کشد مرا، زین به کمین که می روی
گر چه نمی کشی مرا، هم نفسی ز پا نشین
بر من خسته جان و دل از نو همین که می روی
می روی اندرون جان ور به دروغ گویمت
سر بشکاف، جان بکن، نیک ببین که می روی
خلق نداند اینکه هست از پی فتنه رفتنت
خسرو اگر نمی شود بر سر این که می روی
کآفت و فتنه نوی در دل و دین که می روی
باز دگر بلای جان آمد و تا گرفت خون
تا به تو افتدش نظر، مست چنین که می روی
غمزه بس است قتل را، تیر و کمان چه می بری؟
غصه همی کشد مرا، زین به کمین که می روی
گر چه نمی کشی مرا، هم نفسی ز پا نشین
بر من خسته جان و دل از نو همین که می روی
می روی اندرون جان ور به دروغ گویمت
سر بشکاف، جان بکن، نیک ببین که می روی
خلق نداند اینکه هست از پی فتنه رفتنت
خسرو اگر نمی شود بر سر این که می روی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.