هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بهار و عید را بهانهای برای نوشیدن باده و لذت بردن از لحظه میکند. شاعر از رهایی از وعدهها و تهدیدها سخن میگوید و عشق و مستی را برتر از پندهای ادیبان میداند. همچنین، اشارهای به توبههای شکسته و کشش به سوی میخانه دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و اشارههایی به شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب باشد. همچنین، درک عمیق این مفاهیم نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۸۵۲
نوبهار است و گل و موسم عید، ای ساقی
باده نوش و گذر از وعد و وعید، ای ساقی
روز محشر نبود هیچ حسابش به یقین
هر که در کوی مغان گشت شهید، ای ساقی
گشت پیمانه چو تسبیح روان در کف شیخ
تا ز لعل تو یکی جرعه کشید، ای ساقی
حاصل از عمر ندارد به جز از حسرت و درد
هر که عید است ز میخانه بعید، ای ساقی
آنکه در کوی محبت قدم از صدق نهاد
دگر او پند ادیبان نشنید، ای ساقی
بارها کرده بدم توبه ز می، باز مرا
چشم مست تو به میخانه کشید، ای ساقی
زاهد از شرم تو دایم سرانگشت گزد
جز در میکده جایی مگرید، ای ساقی
باده نوش و گذر از وعد و وعید، ای ساقی
روز محشر نبود هیچ حسابش به یقین
هر که در کوی مغان گشت شهید، ای ساقی
گشت پیمانه چو تسبیح روان در کف شیخ
تا ز لعل تو یکی جرعه کشید، ای ساقی
حاصل از عمر ندارد به جز از حسرت و درد
هر که عید است ز میخانه بعید، ای ساقی
آنکه در کوی محبت قدم از صدق نهاد
دگر او پند ادیبان نشنید، ای ساقی
بارها کرده بدم توبه ز می، باز مرا
چشم مست تو به میخانه کشید، ای ساقی
زاهد از شرم تو دایم سرانگشت گزد
جز در میکده جایی مگرید، ای ساقی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.