هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از جدایی و تغییر حالت معشوق سخن میگوید. معشوق از مهربانی دور شده و به سمت فتنه و لشکر میرود. شاعر از این تغییر ناراحت است و احساس میکند که معشوق دیگر به او توجهی ندارد. در پایان، شاعر به معشوق یادآوری میکند که جایگاه او نزد خسرو (شاه) است و اکنون مانند باد بیهدف در حال حرکت است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۸۶۴
ترک من، بر شکل دیگر می روی
با مه از خوبی برابر می روی
چست بربستی قبای فتنه را
گویی از میدان به لشکر می روی
بر سر خود راه کردم مر ترا
بر حقی، گر برسرم برمی روی
چند گویی در روم در چشم تو؟
دیده در راهست، گر سر می روی
دوش گفتی مردم چشم توام
وین زمان در چشم من در می روی
سوی خسرو بین که خاک پای تست
ای که باد افگنده در سر می روی
با مه از خوبی برابر می روی
چست بربستی قبای فتنه را
گویی از میدان به لشکر می روی
بر سر خود راه کردم مر ترا
بر حقی، گر برسرم برمی روی
چند گویی در روم در چشم تو؟
دیده در راهست، گر سر می روی
دوش گفتی مردم چشم توام
وین زمان در چشم من در می روی
سوی خسرو بین که خاک پای تست
ای که باد افگنده در سر می روی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.