هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر حالات روحی و احساسی شاعر در مواجهه با معشوق است. شاعر از مستی و خمار، خواب و بیداری، و حضور معشوق در زندگی خود سخن می‌گوید. همچنین، از تأثیرات عمیق این حضور بر روح و روان خود یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای درک کامل نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی داشته باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای سنین پایین‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۸۸۳

مرادوش گویی به خواب آمدی
به کف کرده جام شراب آمدی

کنون هست جان کندنم زان خمار
که در خواب مست و خراب آمدی

ز حیرت به خواب اجل می روم
به بیداریم نه به خواب آمدی

به دل بردنم آمدی، عیب نیست
تو مستی به بوی کباب آمدی

شبی داشتم تیره از روز بد
شبم خوش که چون ماهتاب آمدی

چو جستند از گریه من سبب
تو بودی که بر روی آب آمدی

کجا بودی، ای اختر، نیک فال؟
که مه بودی و آفتاب آمدی

به قهر ارچه کامل شدی، هم خوشم
که در تیغ حاضر جواب آمدی

دل خسرو از تو نشد هیچ دور
به ره گر چه بس ماهتاب آمدی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.