هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، به توصیف معشوق و احساسات شاعر نسبت به او میپردازد. شاعر از زیباییهای معشوق مانند زلف، دهان، و رخساره او سخن میگوید و از دلآهنین و رفتار سرد معشوق شکایت میکند. همچنین، از مفاهیمی مانند عشق، دلبستگی، و رنجهای عاشقی نیز در شعر استفاده شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و استعارههای پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند «کافر» و «زنار» ممکن است نیاز به توضیح بیشتری داشته باشند.
شمارهٔ ۱۸۸۸
سمن داری به زیر سبزه یا خود یاسمین داری
رخی داری به از هر دو، هم آن داری، هم این داری
ز غمزه می کشی، ناوک ندانم بر که خواهی زد؟
جنیبت تند می رانی، ندانم با که کین داری؟
از آن زلف و دهان خوش سلیمانی بکن دعوی
که هم دیوت به فرمان است و هم انگشترین داری
به زلف کافرت دارم دل کافر مزاج خود
به زناری بدل کردم همین اسباب دینداری
مرا رخساره زرین شد، چو سیمین دیدمت سینه
مرا جان آهنین باید، چو تو دل آهنین داری
ترا چون آب حیوان روی و عاشق پیش تو مرده
چه سودم از چنان رویی که ما را اینچنین داری؟
حشر در کوی تو زیبد که هستت صورت زیبا
قیامت بر درت اولی که فردوس برین داری
بر آن عزمم که گیرم ساعد سیمین تو یکدم
به من ده اندکی زان گل که اندر آستین داری
خط سبز از پر طاووس می سازد مگس رانت
رها کن تا مگس راند که در لب انگبین داری
لب شیرین به خسرو ده، مبادا خط فرو گیرد
شکر در کام طوطی نه که زاغ اندر کمین داری
رخی داری به از هر دو، هم آن داری، هم این داری
ز غمزه می کشی، ناوک ندانم بر که خواهی زد؟
جنیبت تند می رانی، ندانم با که کین داری؟
از آن زلف و دهان خوش سلیمانی بکن دعوی
که هم دیوت به فرمان است و هم انگشترین داری
به زلف کافرت دارم دل کافر مزاج خود
به زناری بدل کردم همین اسباب دینداری
مرا رخساره زرین شد، چو سیمین دیدمت سینه
مرا جان آهنین باید، چو تو دل آهنین داری
ترا چون آب حیوان روی و عاشق پیش تو مرده
چه سودم از چنان رویی که ما را اینچنین داری؟
حشر در کوی تو زیبد که هستت صورت زیبا
قیامت بر درت اولی که فردوس برین داری
بر آن عزمم که گیرم ساعد سیمین تو یکدم
به من ده اندکی زان گل که اندر آستین داری
خط سبز از پر طاووس می سازد مگس رانت
رها کن تا مگس راند که در لب انگبین داری
لب شیرین به خسرو ده، مبادا خط فرو گیرد
شکر در کام طوطی نه که زاغ اندر کمین داری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.