هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از درد عشق و جدایی می‌گوید و از پرسش‌های بی‌جا و نامربوط اطرافیان گله می‌کند. او تأکید می‌کند که درد عشق را تنها عاشقان حقیقی درک می‌کنند و از دیگران می‌خواهد که از او درباره‌ی مسائل سطحی نپرسند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عرفانی و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

شمارهٔ ۱۹۱۳

نشان آن دهن از من چه پرسی؟
حدیث جانست این، از تن چه پرسی؟

مرا جان بخش بی دستوری چشم
ازان عیار مردافگن چه پرسی؟

ز سوز سینه پر آتش من
چو دانی یک به یک روشن چه پرسی؟

سگان کوی خود را پرس حالم
مرا از خانه و مسکن چه پرسی؟

به رسوایی دریدم جامه صبر
برون شد پایم از دامن چه پرسی؟

مرا گویی، چه کردی آن دل خویش؟
ز خود پرس این خبر، از من چه پرسی؟

ز مستوران چه پرسی درد عشاق؟
غم یوسف ز پیراهن چه پرسی؟

کمال عشق نامردان چه دانند؟
نبرد تهمتن از زن چه پرسی؟

بپرس از شیرمردان، خسرو، این راز
ز رعنایان روبه فن چه پرسی؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.