هوش مصنوعی:
این متن شعری است که دربارهی سختیهای عشق و نیاز به فداکاری در راه یار صحبت میکند. شاعر از درد دل و رنجهای عاشقی میگوید و تأکید میکند که بدون فداکاری، رسیدن به معشوق ممکن نیست.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و فداکاری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل ۲۱
کارها این مشکل است این کارها
زارها باید دل خود زارها
تا زمین دل نگردد لایقش
کی برآید از گلی گلزار ها
دل ز دستم رفت جانم شد خراب
تار زلفش چونکه دیدم مارها
بر مراد کس نه گردد هیچ چیز
تاچه سازند عاشقان بیچارها
یار باید جان فدا خود کرد نیست
غیر جان دادن ندیدم چار ها
زارها باید دل خود زارها
تا زمین دل نگردد لایقش
کی برآید از گلی گلزار ها
دل ز دستم رفت جانم شد خراب
تار زلفش چونکه دیدم مارها
بر مراد کس نه گردد هیچ چیز
تاچه سازند عاشقان بیچارها
یار باید جان فدا خود کرد نیست
غیر جان دادن ندیدم چار ها
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۲۰
گوهر بعدی:غزل ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.