هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عشق و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. شاعر از زلف یار به عنوان مارها یاد میکند که دلش را پاره پاره کرده است. او از دشواریهای عشق و غمهای آن مینالد و هشدار میدهد که به ظاهر زیبا دل نبند، زیرا ممکن است فریبنده باشد. همچنین، شاعر به از دست دادن دین و هویت خود اشاره میکند و از این وضعیت ابراز ناراحتی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و غمانگیز است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، اشاره به از دست دادن دین و هویت ممکن است نیاز به درک بالاتری از مفاهیم فلسفی و عرفانی داشته باشد.
غزل ۲۲
تارها زلفش چو دیدم مارها
پارها گشته دلم چون پارها
کارهای جمله مشکل مانده است
زارها باید دل خود زارها
صورت حسنش مبین ای بی خبر
نور ها این نیست جمله نارها
یار با خوبان تو هرگز دل مده
تا نباشی همچو ما غمخوارها
دین زدست خود چوما بگذاشتیم
تاچه کار آید مرا زنار ها
پارها گشته دلم چون پارها
کارهای جمله مشکل مانده است
زارها باید دل خود زارها
صورت حسنش مبین ای بی خبر
نور ها این نیست جمله نارها
یار با خوبان تو هرگز دل مده
تا نباشی همچو ما غمخوارها
دین زدست خود چوما بگذاشتیم
تاچه کار آید مرا زنار ها
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۲۱
گوهر بعدی:غزل ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.