۳۴۵ بار خوانده شده

غزل ۲۲

تارها زلفش چو دیدم مارها
پارها گشته دلم چون پارها

کارهای جمله مشکل مانده است
زارها باید دل خود زارها

صورت حسنش مبین ای بی خبر
نور ها این نیست جمله نارها

یار با خوبان تو هرگز دل مده
تا نباشی همچو ما غمخوارها

دین زدست خود چوما بگذاشتیم
تاچه کار آید مرا زنار ها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۱
گوهر بعدی:غزل ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.