هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از دل‌سوختگی، شب‌های بی‌قراری و اشک‌های بی‌پایان خود می‌گوید و از معشوقی که آرامش را از او گرفته است شکایت می‌کند. تصاویر شعری مانند «خون سیاهی» و «سبزه‌های روییده از اشک» بر عمق غم و اندوه شاعر تأکید دارند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و اندوه‌بار این شعر برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده‌ی شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل‌درک نباشد.

شمارهٔ ۱۹۲۹

فراهم کرد شکل کج کلاهی
که در زیر کلاهش هست ماهی

گناه از دیدن خوبانست حقا
که نفروشم به صد توبه گناهی

سیه رویم ز دل کاین دل چنان سوخت
که بر رو می رود خون سیاهی

چنانم شب دراز آمد که شادم
اگر خورشید بینم بعد ماهی

خیالت خوابگه در چشم من کرد
مرنج، ار هست ناخوش خوابگاهی

ز سوزت چون رهم، ای جان من، وای
که دایم از غمت هستم به چاهی

به هر گلزار اشکم سبزه ها رست
سمندت را رسد زینسان گیاهی

مرا درد و غمت ز آن روی کشتند
که خسرو را رسد در دیده راهی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.