هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، رنجهای آن و زیبایی معشوق سخن میگوید. او از اشارات غمزههای خونین، فتنههای عشق و دزدی دلها میگوید و بیان میکند که توصیف جمال معشوق فراتر از توان اوست. همچنین، شاعر به صبر در برابر سوزش عشق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'غمزه خونین' و 'فتنه' ممکن است نیاز به تفسیر داشته باشند.
شمارهٔ ۱۹۵۰
یک ره بکن ز غمزه خونین اشارتی
کافتد ز فتنه در همه آفاق غارتی
چندین به شهر دزدی دلها کجا شود؟
در دیده گر ز چشم تو نبود اشارتی
آن را که می کشی، به ازین نیست خونبهاش
از سر کنیش زنده، گر آیی زیارتی
گر بی رخت عمارت عمرم کند سپهر
بادا خراب، یارب ازینسان عمارتی
گویند دوست وعده به شمشیر می کند
آن بخت کو که یابم از ایشان بشارتی
من وصف آن جمال چگونه کنم که هیچ
فیروزمند نیست بر آنم عبارتی
عشق آتش است، خسرو، اگر سوزدت مرنج
دانی که آتشی نبود بی حرارتی
کافتد ز فتنه در همه آفاق غارتی
چندین به شهر دزدی دلها کجا شود؟
در دیده گر ز چشم تو نبود اشارتی
آن را که می کشی، به ازین نیست خونبهاش
از سر کنیش زنده، گر آیی زیارتی
گر بی رخت عمارت عمرم کند سپهر
بادا خراب، یارب ازینسان عمارتی
گویند دوست وعده به شمشیر می کند
آن بخت کو که یابم از ایشان بشارتی
من وصف آن جمال چگونه کنم که هیچ
فیروزمند نیست بر آنم عبارتی
عشق آتش است، خسرو، اگر سوزدت مرنج
دانی که آتشی نبود بی حرارتی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.