هوش مصنوعی: متن بالا از زبان یک پیر ترسایی نقل شده که از خاطرات مرد دانایی یاد می‌کند. در این متن، از میکده و نوشیدن باده به عنوان بهترین مکان و عمل یاد شده و از عشق، مستی، و تمایلات مختلف انسان‌ها سخن به میان آمده است. همچنین، اشاره‌ای به گذر عمر و بی‌ثباتی زندگی شده است.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیمی مانند شراب‌نوشی و عشق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب باشد. همچنین، درک عمیق این متن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد.

شمارهٔ ۱۹۶۰

دوش می گفت پیر ترسایی
یاد دارم ز مرد دانایی

کاندرین دور می پرستان را
نیست خوشتر ز میکده جایی

درد نوشان و کنج دیر مغان
خلق عالم به هر تماشایی

بر سر چار سوی خطه عشق
نیست خالی سری ز سودایی

زاهد و باغ خلد و ما و حبیب
هر کسی را بود تمنایی

ساقیا، زان قدح که می نوشی
جرعه ای ده به بی سر و پایی

خوش بود جام باده نوشیدن
خاصه از دست مجلس آرایی

در تردد گذشت عمر عزیز
همچو من نیست مختلف جایی

شد ز مهر تو ذره سان خسرو
هرزه گردی و باد پیمایی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.