هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد عشق، فراق و بی‌قراری شاعر است. او از دل‌باختگی، بی‌خوابی و رنج‌های عشق می‌گوید و از ساقی می‌خواهد که با شراب، غم‌هایش را تسکین دهد. شاعر همچنین به موضوعاتی مانند عرفان، پارسایی و رهایی از تعلقات دنیوی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و نیاز به درک ادبیات کلاسیک فارسی، این شعر را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب می‌سازد.

شمارهٔ ۱۹۷۳

کشان دل تو به سوی گلی و نسترنی
من و شکسته دلی و هوای سیم تنی

گریخت عقل ز سودای عشق بر حق تو
چه طاقت آرد زالی نبرد تهمتنی

بیار ساقی و در نامه سیاه مبین
فرشته را چه غم از پارسایی چو منی

هزار جان مقدس در انتظار بسوخت
ز تنگنایی گفتار در چنان دهنی

بگوی یک سخن و خوش بکش چو فرهادم
که نیست جز سخنی خون بهای کوهکنی

من از دو کون برافتادم، ار کمند تراست
ز خان و مان به در افتاده ای به هر شکنی

چو بت پرست شدم، دوزخم به نسیه مگوی
به نقد سوز که کم نیستم ز برهمنی

تو چاک سینه نبینی، ز چاک جامه مرنج
که بس گران نبود در سفر به پیرهنی

منال خسرو، اگر عاشقی، ز دوست، ازآنک
نیافت کحل وفا چشم هیچ غمزه زنی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.