هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر به معشوق خود ابراز عشق و وفاداری می‌کند. او خود را غلام معشوق می‌داند و تمام جهان را زیر فرمان او می‌بیند. شاعر از درد عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید، اما همه را به پای معشوق می‌ریزد و هر چه در دل دارد متعلق به معشوق است. او حتی از لباس معشوق نیز رشک می‌برد و در نهایت، معشوق را مسئول تمام حالات خود می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'خون ما گر ریخت در کویت چه باک' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۹۸۶

ترک من ای من غلام روی تو
جمله شاهان جهان هندوی تو

خون ما گر ریخت در کویت چه باک
خون بهای ماست خاک کوی تو

هر چه آید در دلم غیر تو نیست
تا تویی یا خوی تو یا جوی تو

رشکم از بند قبا آید که او
ذوق ها می راند از پهلوی تو

چند می پرسی که خسرو را که کشت
غمزه تو، چشم تو، ابروی تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.