هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و اشتیاق به معشوق سخن میگوید و از او میخواهد که به دلش وارد شود. او معشوق را به کعبه دل و مسیح جان تشبیه میکند و از دوری او شکایت دارد. شاعر همچنین به بخت و اقبال اشاره میکند و معتقد است که اگر معشوق بخواهد، بخت نیز یار او خواهد بود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاری است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژهها و تشبیهات نیاز به دانش ادبی پایه دارند.
شمارهٔ ۱۹۸۹
نشدت دل که به این دل شده مهمان آیی
کعبه دل شوی و در حرم جان آیی
ای مسیح من و جان همه آخر تا کی
یک نفس بر سر این کشته هجران آیی
خاک آن راه همه قند مکرر گردد
بر زمینی که تو زان لب شکر افشانی آیی
چند گویی که شب آیم ز رقیبان پنهان
آفتابی تو، محالست که پنهان آیی
بخت را مانی و خسرو به ته فرمانت
بخت خسرو تو اگر در ته فرمان آیی
کعبه دل شوی و در حرم جان آیی
ای مسیح من و جان همه آخر تا کی
یک نفس بر سر این کشته هجران آیی
خاک آن راه همه قند مکرر گردد
بر زمینی که تو زان لب شکر افشانی آیی
چند گویی که شب آیم ز رقیبان پنهان
آفتابی تو، محالست که پنهان آیی
بخت را مانی و خسرو به ته فرمانت
بخت خسرو تو اگر در ته فرمان آیی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.