هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌گوید. او از بی‌گناهی خود در این عشق و فداکاری‌هایش سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که در آزار او شتاب نورزد. همچنین، او به دشواری‌های مسیر عشق اشاره می‌کند و از وفاداری خود به معشوق دفاع می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۹۸۸

سوی تو دیدم ریختی خون دلم را بی گنه
از چشم خود می بینم این ای روی چشم من سیه

در کشتن بیچارگان تعجیل کم فرمای زانک
گر هست جانی در تنم بهر تو می دارم نگه

زینسان مکش از دست من پیش زنخدان زلف را
زان رو که بس مشکل بود بی ریسمان رفتن به چه

گر از ارادت رو نهم بر راه تو عیبم مکن
کز ابتدا دولت مرا کر دست زین سو ره به ره

این اشک خسرو هیچگه بر روی او ساکن نشد
یعنی عجب باشد اگر آب ایستد بر روی گه
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.