هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از دوری معشوق و ناامیدی از زندگی بدون اوست. شاعر از هجران و تنهایی مینالد و از معشوق میخواهد که به یاد مهربانیهایش بیفتد و بازگردد. او از سختیهای زندگی بدون معشوق میگوید و از او میخواهد که به او رحم کند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و درد هجران ممکن است برای گروههای سنی پایین سنگین باشد.
قطعه شماره ۱۸
ای گشته من فگار بی تو
نومید ز زندگانی خویش
زارم چو کشی به درد هجران
می ترس از نوجوانی خویش
تا چند فراشم گذاری
یاد آر ز مهربانی خویش
تا بی تو نزیستم ، نکردم
اقرار به سخت جانی خویش
خود گوی که با که گویم آخر؟
شرح الم نهانی خویش
باز آی که بهر تو گذشتم
از مطلب دو جهانی خویش
تا چرخ تو را ز من بریده است
شاد است به نکته دانی خویش
یعقوب به کنج غم گرفتار
یوسف به جهان ستانی خویش
جانا به سعادتی که داری
رحم آر به یار جانی خویش
دریاب که بی تو گشت خالد
بیزار ز زندگانی خویش
نومید ز زندگانی خویش
زارم چو کشی به درد هجران
می ترس از نوجوانی خویش
تا چند فراشم گذاری
یاد آر ز مهربانی خویش
تا بی تو نزیستم ، نکردم
اقرار به سخت جانی خویش
خود گوی که با که گویم آخر؟
شرح الم نهانی خویش
باز آی که بهر تو گذشتم
از مطلب دو جهانی خویش
تا چرخ تو را ز من بریده است
شاد است به نکته دانی خویش
یعقوب به کنج غم گرفتار
یوسف به جهان ستانی خویش
جانا به سعادتی که داری
رحم آر به یار جانی خویش
دریاب که بی تو گشت خالد
بیزار ز زندگانی خویش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قطعه شماره ۱۷
گوهر بعدی:قطعه شماره ۱۹ (هنگام عزیمت از مدینه و وداع با سرور کاینات)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.