هوش مصنوعی: این شعر از درد فراق و غم عشق سخن می‌گوید. شاعر از نسیم صبا می‌خواهد که غمگسار او شود و به دشت شهرزور سر بزند. او از روزگاری یاد می‌کند که در آن بوم به عیش می‌گذرانید و اکنون از وکیل دل فگار خود می‌خواهد که به بارگاه معشوق برود و با ادب و احترام، پرده‌های برقعش را کنار بزند. شاعر از زیبایی‌های معشوق، مانند چمن، طره‌هایش و صفای سینه‌اش سخن می‌گوید و از غم هجران می‌نالد. در پایان، او از بی‌کاری جهان و جهانیان شکایت کرده و توصیه می‌کند که از همه بگریزد و مرد کار شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و غم‌انگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای درک کامل، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

قطعه شماره ۲۶ (هنگام اقامت در دهلی به یاد وطن سروده است)

خون شد دلم، نسیم صبا غمگسار شد
بر دشت شهرزور، دمی رهگذار شو

رفت آنکه ما به عیش در آن بوم بگذریم
زینهار تو وکیل من دل فگار شو

می بوس خاک آن چمن و بعد از آن روان
نزدیک بارگاه بت پرده دار شو

واکن به صد هزار ادب بند برقعش
حیران نقش خامه پروردگار شو

بگشا چو غنچه کوی گریبان کرته اش
محو صفای سینه آن گلعذار شو

تاری ز چین طره اش از لطف باز کن
گو سرچنار را که تورشک تتار شو

غم بر دلم نشست چو گردون ز داغ هجر
ای چشمه سار چشم تو هم سر چنار شو

بی کاری است کار جهان و جهانیان
بگریز خالد از همه و مردکار شو
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شماره ۲۵ (ماده تاریخ در سوگ میرعثمان)
گوهر بعدی:قطعه شماره ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.